0
Vatan - Ali Sorena
0 0

Vatan Ali Sorena

Vatan - Ali Sorena
؛[قسمت اول]؛
وطن من یعنی یه قرنطینه
که توش صدا، نفس و زن و قلم گیره
یه خواب که چند ساله بوی گل نمیده
و پر لبای سرخی که چرند میگه
یعنی با بال تو حسرت پرواز بمونی
یه داستان تلخ و روزی صد بار بخونی
وطن من، همون قصه ی غم انگیز
روزای قشنگش، نصف یه صفحه هم نیست
یعنی روز به روز میریم اون ته
یعنی آبروی ما که پای تریبون رفت
یعنی عُقده های تلخی که شعر شده
یه جعبه ی سیاه، پر چرت و پرت
و دروغ و شعار، صحبتا که دلاره
پشتشو قمار، گوش کن دارم سوال
هزارتا بگم بهت، نه لبتو باز نکن
بذار تا بگم بهت، یعنی رئیسی که خوب نبود
لافش رو می زد
کسی که صداقتو با بند نافش بریدن
وطن، از طرفم دیدیش ببوسش
تو راست میگی، کاری کن که بینیش بسوزه
بمالون به خاک، تو کارتو بلدی
بخواب، بکن تو بکن خوابشو ابدی
یعنی فریدون خونسرد، کاوه ی تنبل
آرش بی تیرکمون، ایران کمتر
غرب هوس باز و عرب پخته
یعنی این همه فرق به خاطر یه نقطه
وطن من یعنی سلولای باریک تو زندونای تاریک
یعنی رضایت محض از شرایط و بعد
اعتراض و خفگی و شکایت و مرگ
وطن نمیدونم لبنان، فلسطین
کجاست ایران؟ شد باز دلش سیر
داری میبینی هیچکی خوشحال دلش نیست
یعنی حرفای تلخ من اگر چه ریتمیک
ریش داره مومن، بر عکس شیش تیغ
طرد شده تو دنیا، بازم ادعا
یعنی سیزده بدر بریم شلمچه، پیک نیک
یعنی پولدارا که از رو مال فقرا میچرن
زورای آخرشو که شهدا میزدن
تا زنده بمونه و بعد قدم قدم
به قله برسیم و بگیم وطن وطن
بنویس چرا سال ها رفت
به جا که بالاتر بریم
ما حالا از همه چشا افتادیم
دنیا ما رو طرد می کنه
ای کاش که بودیم لال و کر
یا که بی رگ و تعصب منتظر باد بودیم
تا همون وری بگیریم سازو دست
تیریپی نداشتیم با غصه گفتیم گور بابا کشته
فقط همیشه خودمون باشیم شاد و شنگول
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?