0
Farmoon - Mehrad Hidden
0 0

Farmoon Mehrad Hidden

Farmoon - Mehrad Hidden
؛{همخوان}؛
مادر گفت گفتم بهت گفتی نه تا آخر شد
آخر شد تند رفتی تا خوردی بهش
مادر گفت گفتم بهت تا آخر شد
آخر شد تند رفتی تا خوردی بهش

؛{پس همخوان}؛
معلمم مدام میگفت دورتو پر نکنی الکی
تنهایی راحتم جوابتونم نه نمیدم علنی
انتقاد زیاده چرا انتخاب خودمه طمع نی
سرعت بهینه تند میرم هرکسی دورمه بشینه

؛{قسمت ۱}؛
تماشا تماشا تماشا
هر کسی دوست داره
ببینه دوست داره نبینه
خالیه خالیه صندلی پشتی و بغلی کمکی
چراغا خاموشه پنجره پایینه عالیه خنکی
دو تا سه تا از این پیچارو میشکونم جاده هم لیزه
نمیدونم کجام شهرو میبینم از این بالا از اینجا چقده ریزه
برعکس رودخونه شنا میکنم
من غنچه میکنم من غنچه میکنم
تو فصل سرد وقتی عوض میشه
همه چی میمیره و وقتی برگا میریزه
پرسیدم جوابی نشنیدم
جاش جونمو میدم اگه این دنیا خسیسه
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?