0
Yelawolf - Drugs (ترجمه ی فارسی) - Lyrxo Farsi Translations (ترجمه‌ی فارسی)
0 0

Yelawolf - Drugs (ترجمه ی فارسی) Lyrxo Farsi Translations (ترجمه‌ی فارسی)

Yelawolf - Drugs (ترجمه ی فارسی) - Lyrxo Farsi Translations (ترجمه‌ی فارسی)
[Intro]
(Drugs)
مواد
(Drugs)
مواد
(Drugs)
مواد

[Verse 1]
I never was the one in the classroom sitting with my hand up
من هیچ وقت از اونایی نبودم که سر کلاس دستم بالا باشه
When the teacher told us that we needed to report
Anything that was happening at home
وقتی معلم بهمون گفت که باید از هر چیزی که توی خونه اتفاق میفته گزارش تهیه کنیم
Like if I saw pipes or things of that sort
مثلا انگار من لوله ای که باهاش مواد میکشن و چیزایی از اون دست میدیدم،
Cocaine dime bags laying on my front porch
کیف های پر از کوکائین روی ایوون جلوی خونه افتاده بود
Never made me feel sick 'til I found out what it was
هیچ وقت حالمو بد نکرد تا اینکه فهمیدم چی بود،
No telling how many adults went in through my home
Had a convo with me, unavailable
نمیتونم بگم چندتا آدم بزرگسال تو خونه ما رفت و آمد میکردند و با من حرف میزدن
And maybe I've caught the vibe and maybe they're right
و شاید من اون انرژی رو دریافت کردم و شاید اونا حق داشتن(راست میگفتن)،
And maybe I'll follow them footsteps of my folks
و شایدم من راه اونا رو برای خودم ادامه بدم،
But that's only a theory 'cause of the people near me
Love me enough to never let me do that dope
ولی این فقط در حد یه ایده ست و اونم به خاطر اینکه آدمای اطرافم به قدر کافی دوستم دارن که نذارن این کارو بکنم،
But the crew I roll with knew that road
ولی اکیپی که من باهاشون میچرخم این مسیر و میشناسن(این راه و رفتن)،
We took a left turn and pursued that dough
ولی ما از راه خلاف رفتیم دنبالِ پول
I remember being scared of the goons in the room
Passing needles around, spooning, smoke
یادم میاد که ترسیده بودم از اراذل تو اتاق که سرنگ و دود و قاشق هرویین رد و بدل میکردن،
At the time my young mind was curious
Gullible and naive still
اون زمانی که ذهن جوون من کنجکاو،ساده لوح و زود باور بود
I run around the apartments, hidden in darkness
دور آپارتمان میچرخم و تو تاریکی قايم میشم
And sparked it with Chris, Robby, and Will
و با Chris وRobby و Will داستانو (مواد) رو روشن کردیم دادیم
And I didn't like the feeling at first
از اول از اون حس خوشم نیومد
The taste in my mouth or the smell on my clothes
طعم تو دهنم و بوی روی لباسم
But I kept showing up after school to be cool
ولی بعد مدرسه میرفتم و خودی نشون میدادم تا بگم که منم باحالم،
I would do anything with the bros
با رفیقام هر کاری میکردم
And I told my mama lies over and over
و به مادرم بارها و بارها دروغ گفتم
What I was doing and where did I go?
درباره جایی که میرفتم و کارایی که میکردم،
Didn't hurt my feelings anymore
دیگه به احساساتم صدمه نمیزد -حس بدی از دروغ گفتن پیدا نمیکردم
I didn't care about being an asshole
دیگه اهمیتی نمیدم که یه عوضی باشم
Unless my girlfriend found out
That my backpack had a fat packed out roll
تا اینکه دوست دخترم فهمید که یه پک بزرگ و رول کرده دارم
But out the blue, she pulled a joint out her purse
ولی یهو اونم از تو کیفش یه رول درآورد
That she stole from her folks, and that's all that she wrote
که از آشناهاش دزدیده بود، و این بود پایان داستان
I quote
و گفتش
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?