0
Dandune Babr - Reza Pishro
0 0

Dandune Babr Reza Pishro

Dandune Babr - Reza Pishro
{مقدمه}
صفر بیست و یک

{قسمت یک}
وقتی که چراغ ساختمونا خاموش شد
تو تن‌ش یه سویشرت نایک کلاه داره بلک‌دار کرد و
رفت پشت‌بومو یکم داد زد تو رعد برق و
راه رفت رو سطح شهر
ناامید بدون پول، تو اوج معروفیت
سفارش میده یه دونه سوپ
توی رستورانی که بوی گند محدودیته توش
گذشته‌ی پُر اندوه من، بدون دندون ببر
دردها بیش‌تر از دردهای مادرم
مثل همه مسافر پرتگاه آهنم
سال‌هاست که رو دریا شناورم
با کشتی نوح رفتم و تو دریا انداختنم

{همخوان}
همیشه قطب‌نمای من خراب بود
نقاشی‌های زندگیم پشت هم سراب توش
همیشه تو گوش اونا سیلی زدم
که فک کردن یه دلیل رشد من مواد بود

{پل}
فهمیدم مشت محکمو زندگی می‌زنه
اینو بدونی میوفتی روی دور سرعت
بدون گرگ مف‌بر، جات رو نوک قله‌س
رسیدی نقطه قدرت به قوی و قرص و مستقل
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?