0
Jang - Soheil Sorb
0 0
Jang - Soheil Sorb
[قسمت اول]
دنیایــی که از اخبارش بو گـه می‌رسه
همه زنگ می‌زنن تـشکر می‌کنن ولی از گوشه جعبه تـف می‌چکه
خالی می‌شی از سرت پرت می‌کنن از تهت
می‌گن خفه و الا به همسایه هات می‌دیم اسلحه
بــنگ بــنگ کاش همچی داستـــان بود
کاش مثه دروغ تو این فیلمای آشغال بود
کاش جیغ مادرا آواز بود
بمبای خوشه ای شاباش بود
کاش اون بچه وقتی التماس می‌کرد
پول تو جیبی می‌خواست وقتی بغل باباش بود
خالیم ازش و راضیم ازت
همچی رنگ خونه ولی آبیه قلم
یکی رفت یکی نصفش موند
یکی قید کسی و زد که عشقش بود

[قسمت دوم]
همه رفتن ما هم بریم نیست این
مثه جنگیدن تو بازیا نیست این
مثه تیر زدن با تفنگ آبپاش نیست این
ممکنه یه تیر بخوری و نیست شی
ممکنه با خون برادرت خیس شی
ممکنه کشورت با خرابه یکی بشه
این دیگه فیلم نیست
سالها می‌گذره تا بفهمی چی شده
گیجی مثه یه آدم دائم الخمری
سیـگاری ای ولی دیگه بعضی روزا یادت می‌ره سیگار روشن کنی
این یعنی کاریشون نداشتی کشــتـنش
پیش خودت می‌گی آخه چه گهی می‌خوردم
چجوری به دولتمردم بگم تند نر
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?