[برگردان: آرتا]
چشم به هم بزنی همه رنگا عوض میشن
می فهمی همه حرفا الکین
چشم به هم بزنی تو هم یه روز از یادت من میرم
نموندیم برای هم
چشم به هم بزنی
می بینی هیچی مث قبل نی
میری دنبال عشق بعدی سریع
حیف که همه بدیم
حیف که همه بدیم
چشم به هم بزنی می بینی چه قدر آدما عوضین
حیف که همه بدیم
این روزا میگذره بِیبی تا چشم به هم بزنی
چشم به هم بزنی
[قسمت ۱: آرتا]
بیشتر می شد عشق به تنفر
منم استرس، همه ش قرص
ولی سیرآب بودم اَ این چشما که رومه
این عشقا که پوله
تو چی؟ بودی تشنه ی توجه
ولی باز نبود حس بهتر از تو
کجاست اون چشا که مال من بود؟
گفتم، «وایسا!» گفتی، «آخه چند روز؟»
گفتم، «چشم به هم بزنی یه مترم نی دیگه فاصله مون»
ولی نشد معامله مون
همه گفتن، «فرق تو با این اونه که تو دوسِش داری، اون قدرتو نمیدونه»
گفتم با خنده، «آخه دیوونه تا یکی نره هیشکی قدرشو نمیدونه»
من و تو یکی بودیم، الآن دوتا غریبه، تو هم چه بخندی، چه گریه کنی اوضاع همینه
این جوری خوشحال تری، من به یادتم صبحا (همیشه)
وقتی که دلم تنگه برا همینم حرفای بد من خنده عصبیات
می گفتی، «حرفاتو پس بگیر، اشک من در میاد، از دلم دربیار»
یه «ببخشید» فقط میشکنه قلب من، نگیا
کم بودش نسبت به بدیات
بد بودم هر چه قدر قدیما
تو فکرم هروقتی هی بهم گفتی بهت نشم نزدیک
چرا؟ چون فِیک، همه ش حرفی
یه پلک زدم، رفتی
برو دیگه نمیخوام بشنوم حرفی
چشم به هم بزنی همه رنگا عوض میشن
می فهمی همه حرفا الکین
چشم به هم بزنی تو هم یه روز از یادت من میرم
نموندیم برای هم
چشم به هم بزنی
می بینی هیچی مث قبل نی
میری دنبال عشق بعدی سریع
حیف که همه بدیم
حیف که همه بدیم
چشم به هم بزنی می بینی چه قدر آدما عوضین
حیف که همه بدیم
این روزا میگذره بِیبی تا چشم به هم بزنی
چشم به هم بزنی
[قسمت ۱: آرتا]
بیشتر می شد عشق به تنفر
منم استرس، همه ش قرص
ولی سیرآب بودم اَ این چشما که رومه
این عشقا که پوله
تو چی؟ بودی تشنه ی توجه
ولی باز نبود حس بهتر از تو
کجاست اون چشا که مال من بود؟
گفتم، «وایسا!» گفتی، «آخه چند روز؟»
گفتم، «چشم به هم بزنی یه مترم نی دیگه فاصله مون»
ولی نشد معامله مون
همه گفتن، «فرق تو با این اونه که تو دوسِش داری، اون قدرتو نمیدونه»
گفتم با خنده، «آخه دیوونه تا یکی نره هیشکی قدرشو نمیدونه»
من و تو یکی بودیم، الآن دوتا غریبه، تو هم چه بخندی، چه گریه کنی اوضاع همینه
این جوری خوشحال تری، من به یادتم صبحا (همیشه)
وقتی که دلم تنگه برا همینم حرفای بد من خنده عصبیات
می گفتی، «حرفاتو پس بگیر، اشک من در میاد، از دلم دربیار»
یه «ببخشید» فقط میشکنه قلب من، نگیا
کم بودش نسبت به بدیات
بد بودم هر چه قدر قدیما
تو فکرم هروقتی هی بهم گفتی بهت نشم نزدیک
چرا؟ چون فِیک، همه ش حرفی
یه پلک زدم، رفتی
برو دیگه نمیخوام بشنوم حرفی
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.