Angels on the sideline
Puzzled and amused
فرشتهها مات و مبهوت گوشهای ایستادهاند
Why did Father give these humans free will?
چرا پدر به این انسانها اراده و اختیار داد ؟
Now they're all confused
حالا همهشون گیجان
Don't these talking monkeys know that Eden has enough to go around?
این میمونهای سخنگو نمیدونن که عدن مشکلات خودشو داره؟
Plenty in this holy garden, silly old monkeys
میمونهای احمق پیر،ما درگیریهای خودمون رو تو توی باغ مقدس داریم
Where there's one you're bound to divide it
Right in two
یکی از مشکلاتمون هم اینه که شما میخواین به دو قسمت تقسیمش کنین
Angels on the sideline
Baffled and confused
فرشتهها،گوشه ای متحیر و سردرگم ایستادهان
Father blessed them all with reason
پدر به اونا عقل و منطق عطا کرد
And this is what they choose
!!!و این چیزیه که انتخاب میکنن
Monkey killing monkey killing monkey over pieces of the ground
میمونها،همدیگه رو واسه یه تیکه زمین میکشه
Silly monkeys give them thumbs
به این میمونای احمق انگشت شست داده شد
They forge a blade, and where there's one they're bound to divide it
و کاری که باهاش میکنن ، ساختن تیغه که باهاش همه چیزو
Right in two
Right in two
دو قسمت کنن
Monkey killing monkey killing monkey over pieces of the ground
میمونها همدیگه رو واسه یه تیکه زمین میکشن
Silly monkeys give them thumbs, they make a club
And beat their brother down
به این میمونای ابله انگشت شست داده شد و باهاش چماق ساختن تا برادراشون رو بزنن له کنن
How they survive so misguided is a mystery
اینکه چطور با این همه گمراهی تونستن زنده بمونن عجیبه
Repugnant is a Creature who would squander the ability
To lift an eye to heaven, conscious of his fleeting time here
چه موجود زنندهایه که با وجود اینکه میدونه زمانش تو بهشت محدوده ، باز هم ازش چشم بر میداره و اون رو به باد میده
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
همه چیز رو میبره و یه دو قسمت تقسیم میکنه
Fight over the clouds, over wind, over sky and
بروی ابر ها و در فراز آسمونها هم میجنگن
Fight over life, over blood, over air and light
بخاطر جونشون و خونشون و هوا و نور میجنگن
Over love, over sun, over another
بخاطر عشق ؛ بخاطر خورشید؛ بخاطر کس دیگه
Fight for the time, for the one, for the rise and
واسهی زمان، واسه شخص بخصوص ، واسه صعود می جنگن
Angels on the sideline again
و باز هم فرشتهها گوشهای میایستن
Been so long with patience and reason
مدت زیادی با صبر و شعور نظاره گر بودن
Angels on the sideline again
Wondering when this tug of war will end
باز هم فرشته ها در کنارهای بودن و پیش خودشون فکر میکردن که کی این مسابقهی طناب کشی به پایان میرسه؟
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Right in two
Right in two
همه چیز رو میبرن و به دو قسمت تقسیم میکنن
Puzzled and amused
فرشتهها مات و مبهوت گوشهای ایستادهاند
Why did Father give these humans free will?
چرا پدر به این انسانها اراده و اختیار داد ؟
Now they're all confused
حالا همهشون گیجان
Don't these talking monkeys know that Eden has enough to go around?
این میمونهای سخنگو نمیدونن که عدن مشکلات خودشو داره؟
Plenty in this holy garden, silly old monkeys
میمونهای احمق پیر،ما درگیریهای خودمون رو تو توی باغ مقدس داریم
Where there's one you're bound to divide it
Right in two
یکی از مشکلاتمون هم اینه که شما میخواین به دو قسمت تقسیمش کنین
Angels on the sideline
Baffled and confused
فرشتهها،گوشه ای متحیر و سردرگم ایستادهان
Father blessed them all with reason
پدر به اونا عقل و منطق عطا کرد
And this is what they choose
!!!و این چیزیه که انتخاب میکنن
Monkey killing monkey killing monkey over pieces of the ground
میمونها،همدیگه رو واسه یه تیکه زمین میکشه
Silly monkeys give them thumbs
به این میمونای احمق انگشت شست داده شد
They forge a blade, and where there's one they're bound to divide it
و کاری که باهاش میکنن ، ساختن تیغه که باهاش همه چیزو
Right in two
Right in two
دو قسمت کنن
Monkey killing monkey killing monkey over pieces of the ground
میمونها همدیگه رو واسه یه تیکه زمین میکشن
Silly monkeys give them thumbs, they make a club
And beat their brother down
به این میمونای ابله انگشت شست داده شد و باهاش چماق ساختن تا برادراشون رو بزنن له کنن
How they survive so misguided is a mystery
اینکه چطور با این همه گمراهی تونستن زنده بمونن عجیبه
Repugnant is a Creature who would squander the ability
To lift an eye to heaven, conscious of his fleeting time here
چه موجود زنندهایه که با وجود اینکه میدونه زمانش تو بهشت محدوده ، باز هم ازش چشم بر میداره و اون رو به باد میده
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
همه چیز رو میبره و یه دو قسمت تقسیم میکنه
Fight over the clouds, over wind, over sky and
بروی ابر ها و در فراز آسمونها هم میجنگن
Fight over life, over blood, over air and light
بخاطر جونشون و خونشون و هوا و نور میجنگن
Over love, over sun, over another
بخاطر عشق ؛ بخاطر خورشید؛ بخاطر کس دیگه
Fight for the time, for the one, for the rise and
واسهی زمان، واسه شخص بخصوص ، واسه صعود می جنگن
Angels on the sideline again
و باز هم فرشتهها گوشهای میایستن
Been so long with patience and reason
مدت زیادی با صبر و شعور نظاره گر بودن
Angels on the sideline again
Wondering when this tug of war will end
باز هم فرشته ها در کنارهای بودن و پیش خودشون فکر میکردن که کی این مسابقهی طناب کشی به پایان میرسه؟
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Cut and divide it all right in two
Right in two
Right in two
همه چیز رو میبرن و به دو قسمت تقسیم میکنن
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.