0
Keshti - Ali Sorena
0 0

Keshti Ali Sorena

Keshti - Ali Sorena
؛[قسمت اول]؛
امروز مثل روز قبل بعد کار
نا خواسته زدم تو بندر فرار
غروب تو بغض مثل بچگیام
وقتی نگار می رسید به آخر قطار
کشتی ها اومدن و رفتن
ولی کشتی من نمی ندازه لنگر
تو کدوم اقیانوس پنهونه
میون کدوم آبها زندونه ؟
دوباره رفتم دوباره رو
انداختم زیر انداز پاره رو
بلندی بوق آخرین کشتی
بیدار کرد تو آسمون اولین ستاره رو
که روشن شد آسمون لاغر
یه کم معنی داد این انتظار یاوه رو
ریشه اعتصاب آب کرده بود شاید
که فراموش کرده بود انتظار ساقه رو
تو نیستی آبم گلیه
تموم آفتابم گلیه
بیداری این روزا خواب تلخیه
... نیستی تموم خوابم گلیه
کودکی نابم گلی
دستای سابیده به تابم گلی نفسم رو راحت می دزدن اما
نیستی صدای هاپ هاپم گلیه

؛[همخوان]؛
اقیانوسم مرد کشتی کجایی ؟
بندرم بازار فروش کلک شد
رخ نشون بده د لعنتی چوبت
ترکه ی شک شد باورم فلک شد
اگه نیای امشب وسط دریام
با این که سرده می لرزه دستام
اقیانوسم مرد کشتی کجایی……
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?