0
Carbon - Reza Pishro
0 0

Carbon Reza Pishro

Carbon - Reza Pishro
سر بجنبان که ولی
سر بجنبان که ولی
این آهنگ مثل گلستانِ ابراهیم
فرستاده به نادیده فرکانس ها بلاک میشه
حظورِ من همینجاست وسط جهنمت
آب بخور شفا بگیر معبد من هفت درِ
معدن من از دمِ من گرم تره
مکتب من رفتن از این دم من بم تره
بعد از این همه ترس بی معرفت تو دفترت
بلند کن بیتُ رو لبِ پیشرو
حقیقت تلخ تیغ زدش تو مطلبت
برای این کافیه که فقط ازت رد بشم
پس تا وقتی برنگشتم با مترسکم حرف نزن
باید باهام راه بیای با هر قدم صد قدم
نه تو بسترم اسلحه ست
نه رو دفترم منگنست
نه سربازام تو خندقن
نه سردارام تو جنگ بعدی معطلن
نه کمپلکس جنسی تو کودکیت
میشه توی بند بعدی برطرف پیشرو
گاهی تزریق میشه زَهره صوفی از علف
فقط میخوام دود کنم عوده ناف آهو
گرما رو حس بکنی روی ساق زانوت
دریا رو فوت بکنی روی بالِ طاووس
با هم دیگه سُر بخوریم روی آج چاقو
خونی رو بدنت نیس ، یک دو سه
بیا بیرون از خلأ برمودای تابوت
بیا بیرون از اون گوانتانامای ذهنیت
عینیت بده به حس لامسه ی ارثیت
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?