خلص الحكي شو بعد بقول
کلمات نیز عاجز از بیان [آنچه در حال وقوع است] هستند، دیگر من چه میتوانم بگویم؟
خلص البكي والقلب مجروح
آنچنان گریستم که اشکهایم دیگر خشک و قلبم آکنده از درد شده است
بعيدي هيك وعم صلي ليك
با آنکه از تو بسیار دور هستم، اما دعای من [همواره] پشت و پناه تو است
و ابعت سلام بغصن زيتون
و برایت نشانهای از صلح میفرستم، شاخهای از درخت زیتون
بعيدي هيك وعم صلي ليك
با آنکه از تو بسیار دور هستم، اما دعای من [همواره] پشت و پناه تو است
و ابعت سلام بغصن زيتون
و برایت نشانهای از صلح میفرستم، شاخهای از درخت زیتون
بارض السلام مات السلام
در سرزمین صلح، جامه زندگی ازتن صلح ربوده شده است
و كون غافي ع طفل موجوع
و اکنون جهانی در جامه صلح بر روی کودکی رنجور خوابیده است
کلمات نیز عاجز از بیان [آنچه در حال وقوع است] هستند، دیگر من چه میتوانم بگویم؟
خلص البكي والقلب مجروح
آنچنان گریستم که اشکهایم دیگر خشک و قلبم آکنده از درد شده است
بعيدي هيك وعم صلي ليك
با آنکه از تو بسیار دور هستم، اما دعای من [همواره] پشت و پناه تو است
و ابعت سلام بغصن زيتون
و برایت نشانهای از صلح میفرستم، شاخهای از درخت زیتون
بعيدي هيك وعم صلي ليك
با آنکه از تو بسیار دور هستم، اما دعای من [همواره] پشت و پناه تو است
و ابعت سلام بغصن زيتون
و برایت نشانهای از صلح میفرستم، شاخهای از درخت زیتون
بارض السلام مات السلام
در سرزمین صلح، جامه زندگی ازتن صلح ربوده شده است
و كون غافي ع طفل موجوع
و اکنون جهانی در جامه صلح بر روی کودکی رنجور خوابیده است
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.