[قسمت یک]
شب به شب به این فکر میکنی
که چه طوری میتونی از دست وجدانت در بری
خلاف کردی
صبح تا شب به این در و اون در میزنی
تا که بتونی پناهگاهی واسه خودت جور بکنی
تا که گیر صد و ده نیوفتی
تصور کن که بتونی گیر پلیس نیوفتی
ولی تموم نمیشه کار به این مفتی
خوب گوش کن
وقتی که چاقو رو داشتی میکشیدی
زیر خرخره اون مَرد بیچاره
فکر نمیکردی
که یه زمانی
وجدان خودت
بیاد سراغت
طرفو خفت کردی
ولی الان خودت گرخیدی
الان حتی از سایت میترسی
هر صدایی میشنوی میلرزی
صداهای تو کلهت
بهت میگن که
چه کاری کردی
دوست داری عقربههای زمانو برگردونی
ولی زمان دزده و تو نمیتونی
فکر کن من وجدانتمو
تو رو به دست خودت سریعتر میدم لو
بهم خوب نگاه کن
باید بترسی
تو تا ابد
چه بد چه بد
شب به شب به این فکر میکنی
که چه طوری میتونی از دست وجدانت در بری
خلاف کردی
صبح تا شب به این در و اون در میزنی
تا که بتونی پناهگاهی واسه خودت جور بکنی
تا که گیر صد و ده نیوفتی
تصور کن که بتونی گیر پلیس نیوفتی
ولی تموم نمیشه کار به این مفتی
خوب گوش کن
وقتی که چاقو رو داشتی میکشیدی
زیر خرخره اون مَرد بیچاره
فکر نمیکردی
که یه زمانی
وجدان خودت
بیاد سراغت
طرفو خفت کردی
ولی الان خودت گرخیدی
الان حتی از سایت میترسی
هر صدایی میشنوی میلرزی
صداهای تو کلهت
بهت میگن که
چه کاری کردی
دوست داری عقربههای زمانو برگردونی
ولی زمان دزده و تو نمیتونی
فکر کن من وجدانتمو
تو رو به دست خودت سریعتر میدم لو
بهم خوب نگاه کن
باید بترسی
تو تا ابد
چه بد چه بد
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.