Lumpen Mehrad Hidden (Ft. Zakhmi)

؛{مقدمه: زخمی}؛
بتهوون، ها درسته
هیدن زخمی هههه

؛{قسمت ۱: زخمی}؛
یه ضعف گُنده پشتِ، یه نقاب کوچیک
یه لاشخور که لِ، باسِ یه عقابو پوشید
با دو تا بالِ گُنده، ولی بی حسِ پرواز
زمین بود، زمین موند، زمین خورد و نوشید
بود، زمین موند، زمین خورد و نوشید
پرید ولی پَره، که گرگا نخورنش
ختنه، متنه نکننش، کله مَله نبرنش
جنگلو دوس نداشت و گرگه بود سود نداشت براش
میخواست جا بیفته لومپنیزم یواش یواش
تا سودُ ببره مفت و بزنه بعد
بخوره بدره بعد
بی سر و صدا بپیچه بزنه بعد
کات
لاشخور نقابو وَر دار
بازی بسه، بزن تو واقعیت

؛{همخوان: زخمی}؛
موسیقی مصرفی، آدمای مصرفی
سینماست مصرفی، بازیگرن مصرفی
لومپن، لومپن، لومپن
بسه دیگه
لومپن، لومپن، لومپن
کی به کیه بگو چرا
موسیقی مصرفی، آدمای مصرفی
سینماست مصرفی، بازیگرن مصرفی
لومپن، لومپن، لومپن
بسه دیگه