لحظه پایانی
ما در سرزمینی متولد شدیم
كه وقتی چشم گشودیم، در آنجا نبودیم
نگاه کردم آسمونو دیشب
آرزوی ما داشت با ستاره میرفت
یه مرد گفت
عاشقارو دیدم
پس اونا زندنو دارن راه مارو میرن
به حقیقت واقعی قسم
که شعرای من دارن با سایه میجنگن
درست وقتی که واقعی ام من
نیس کنارم هر سایه بی اثر
ادمه بده با پرنده های مهاجر
نرو به سمت درنده های مخالف
ما در سرزمینی متولد شدیم
كه وقتی چشم گشودیم، در آنجا نبودیم
نگاه کردم آسمونو دیشب
آرزوی ما داشت با ستاره میرفت
یه مرد گفت
عاشقارو دیدم
پس اونا زندنو دارن راه مارو میرن
به حقیقت واقعی قسم
که شعرای من دارن با سایه میجنگن
درست وقتی که واقعی ام من
نیس کنارم هر سایه بی اثر
ادمه بده با پرنده های مهاجر
نرو به سمت درنده های مخالف
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.