؛[مقدمه]؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
؛[قسمت ۱]؛
هنرمندی که گرسنه س، نداره
صبح و شب خرابه
یه پاش دادگاس چون گفت از جوامع
گفت پر از نهاله دور-و-ور
محاله نزنم حرف حق رو بلند
قراره بکنن هلاکش
پشت سر پل رو کرد خرابش
جلوش هم طنابه
یه صدایی میگه برو جنگ حلاله
نه حلال نیس، واجبه حتی
بجنگ مثل یه زن بیوه که داره به چند تا
بچه یاد میده تکی، که چطور باشن قوی
میگه هر کی پرسید کو ولیت؟ بگین باباس مریض
بچهها بپرسن میشه بابا رو دید چی بگه؟
میره جلو آینه واسه خودش سیبیل میکشه
بجنگ مثل آب جاری تو راهت شک نکنی
میشه صخره رو هم سوراخ کرد
؛[همخوان]؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
؛[مقدمه]؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
؛[قسمت ۱]؛
هنرمندی که گرسنه س، نداره
صبح و شب خرابه
یه پاش دادگاس چون گفت از جوامع
گفت پر از نهاله دور-و-ور
محاله نزنم حرف حق رو بلند
قراره بکنن هلاکش
پشت سر پل رو کرد خرابش
جلوش هم طنابه
یه صدایی میگه برو جنگ حلاله
نه حلال نیس، واجبه حتی
بجنگ مثل یه زن بیوه که داره به چند تا
بچه یاد میده تکی، که چطور باشن قوی
میگه هر کی پرسید کو ولیت؟ بگین باباس مریض
بچهها بپرسن میشه بابا رو دید چی بگه؟
میره جلو آینه واسه خودش سیبیل میکشه
بجنگ مثل آب جاری تو راهت شک نکنی
میشه صخره رو هم سوراخ کرد
؛[همخوان]؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که به تنها چیزی که فکر نمیکنه فراره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
بجنگ مثل… بجنگ مثل…؛
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.