Tasviri Az Darde Man Ali Sorena

؛[قسمت اول]؛
دنیا با دو تا رو، فازی میده بهت
ولی بلده ببره، گاهی میشه زشت
فقط عرق و کار و هول پول و مال و سکه
انتظار برتریه تو غبار فکرت
ضربان میزنه با نوسان گاهی
کج و کوله شدیم، انگار سرطان داریم
آره سرطان داریم، مرد غددو داریم چون ما
کشتیم و چال کردیم هنر رو با بیل تو خاک
بعد قتل ذوق زیر افکار یه ناشی
جلو میریم توقع افسانه بسازیم
با خطی که پره توی اون ردپای شمشیر
نوشتیم که مردیم، اه چه لحظه های گندی
صلح تف توش، کارد ما رو گاییده
زیر گلومونه، آره داد داره فایده
من دوست ندارم ببینم پنچرم به خاکم
به خدا میکشم از حنجرم خجالت
که راهو بلده و هست با مداد هماهنگ
اما نمیتونم بدم با مدادم آهنگ
و طرفم کسایین که اصلا تو باغ نیستن
نرَم بهتره میکنن هدف رو چال
باز غلط جدیدی که شد کار خوب نسل
دروغ گوئی واسه اونا ساده بوده نه
بعید میدونم که بشه لطفی به ما اینجا
مگه نشناختیمون، ماییم گربه های ایران