Heshmat Jarshaa (Ft. Gdaal)

[ورس یک: جرشا]
حشمت یه جوونیه خلاق،لیسانسِ ولی علاف بیکاره
آ،الان غولِ چراغ درصد میخواست ازش
حتی اگه بودش یه پا علا الدین آره
با اینکه میناله أ گرونیا سرش کلاه نمیره
اولین نفره تووی صفِ دلار
بازی نکرده باخته سر قمار
پشت که خوبه جلوشم خرابه همه پُلا
همشم میناله أ وضعیت و بش شک داره
میدونی باورش نمیشه خودش حشمت باشه
حشمت یه موجودیه اصلاً نی شبیهش
میگه قبول نداره واسه شام مذهبی ترینه
کافیه ببینه کرده شب دلار افت
پس سریع میره اینستا زیر پست کد خدا فحش
میگه نخرین همشهریا این وظیفه ی ماست
تا شنید میخواد گرون شه ثبت نام خریده پراید
میدونی غریبِ فازش هم پی هالووین و کریسمسه
هم میگه هر هفته [؟] تازه
پیششم که بشینی از اول منبر بالائه
میگه کشور لا کاره خودش حشمت آقائه
فقط میگه باس برم تو این کشور آزادی نی
ولی هر جا بره بهش میگن حشمت آبادی
پلنشم چیده و هرچی سرمایه تو شهر داشت
زد تو شرکتِ انبار پوشک
میدونی الکی که نی حشمت خاکشو خورد
الانم رفت تا گرون نشد کنه باکشو پر
اون که حشمته پیدا نمیشه لنگه ش
پ داشی شما سعی کنید دیگه شبیه حشمت نباشید