يه وقتايى خاک دارى آب نيست ، كه قلعه بسازى
یه وقتايى هم باد دارى آتيش نی ، كه گُر بگيره
یه وقتايى هم هَمَشون با هم هستن و اونى كه بايد باشه نيست
يه شبايى هم كه قبلاً گفتم ، همه چى سياس
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دل بَد ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دلبر ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
شهر پُرِ از مَرداى عَزَب كه رحم نكردن حتى به درياى خزر
كشور پُرِ دستاى خالى ، قهرِمانا مَستاى خَزَن
غَم پُرِ تو كوچهى قديمى ، خَستَس ، اونى كه پوچِ يه وَرى نى
داغونه ، باغيرته ، هنرمند ميسازه مورچهى خميرى
پهلِوون پِىِ قفسِ و جنگه ، ميدون پُرِ هوس و سنگه
پس بيخيال شو نَفَسو تنگه ، پِىِ دود نَرو مغز خَستَس و مَنگه
پروانه شده پاره از پيله ، تو بازار هرچى كاره تعطيله
همه وِزِّه ، بِزَن در رو ، پرچم ، نه پایه داره نه ميله
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دل بَد ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دلبر ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
یه وقتايى هم باد دارى آتيش نی ، كه گُر بگيره
یه وقتايى هم هَمَشون با هم هستن و اونى كه بايد باشه نيست
يه شبايى هم كه قبلاً گفتم ، همه چى سياس
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دل بَد ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دلبر ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
شهر پُرِ از مَرداى عَزَب كه رحم نكردن حتى به درياى خزر
كشور پُرِ دستاى خالى ، قهرِمانا مَستاى خَزَن
غَم پُرِ تو كوچهى قديمى ، خَستَس ، اونى كه پوچِ يه وَرى نى
داغونه ، باغيرته ، هنرمند ميسازه مورچهى خميرى
پهلِوون پِىِ قفسِ و جنگه ، ميدون پُرِ هوس و سنگه
پس بيخيال شو نَفَسو تنگه ، پِىِ دود نَرو مغز خَستَس و مَنگه
پروانه شده پاره از پيله ، تو بازار هرچى كاره تعطيله
همه وِزِّه ، بِزَن در رو ، پرچم ، نه پایه داره نه ميله
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دل بَد ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
یه شب ، شب شبِ تيره ، انگار روح ، از تَنِت ميره
دل از ننه بابا از رفيق ، حتى از وَطنِت سيره
دلبر ، بَد شده پاره ، صِدامَم خَشو كه داره
بگو من از سنگم ديگه بگو زورِش چقده تَشو بذاره
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.