0
Reject - Wantons
0 0

Reject Wantons

Reject - Wantons
؛{قسمت اول: سمی لو}؛
چیک چیک قطره ها تو سینک میکنه مغزه و داغون
یادم میاد اونشبُ باهم زیر چتر و بارون
یه فدنک دستم هی میشه روشن و خاموش
یاد تولدت که می کردم شمارو فوت
رو دستت تتو اسمم حالا جای زخم و جا خون
فک می کردم بهتره واسه هر دو تامون
الان می فهمم چقدر بوده ایده بدی
تو رو تخت خواب خوب من تو فکر ریتم جدید
چه شبایی که تا صبح من زدم پیانو
تازه دارم می فهمم جواب کم محلیامو
یه جا دعوت بودیم نرسیدم تنها رفتی
همه با دوستاشون باز شدی اعصاب تعطیل
که چرا نیستی
الان دوره همی آخه پنج شنبه شبه
با خودم میگم شاید یهو زد به سرش
زنگ زد تا صبح بزارم من سر به سرش
از آهنم باشه باید زنگ بزنه

؛{همخوان}؛
Baaaabe It’s Not much left to say
This fights comming gonna go crazy
Wanna jump right off the Edge
Off the edge
Stop calling stop the pain
It’s just a Too little to late
It’s just a Too little to late
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?