[اینترو]
درسته، مرگ پایانِ ماجرا نیست
درسته، زندگی جریان داره
چون انرژی از بین نمیره
فقط از حالتی به حالتِ دیگه تبدیل میشه
خب اینو همه میدونن
چیزی که باید بهش توجه بشه رو
میگم حالا در ادامه
[ورس یک]
منو از ریشه بُریدن
تازه قبلش همه میوه هامو چیدن
همه یِ برگ ها که ریختن
همه شاخه هامو کندن
همه این حالمو دیدن
من سقوط کردم و، همه سکوت کردن
من چه سوخت قلبم و همه چه سود کردن
من شدم تاریکیه، همه شدن نور این وسط
همه شدن تبر همه زخم دارن رو این جسد
همه یه جور سهم دارن، از این بدن
محو آسمون شدم، که منو زمین زدن
من میخواستم که اصلاً نه به اهل این زمین نگم
شاید واسه همین بَدم
درسته، مرگ پایانِ ماجرا نیست
درسته، زندگی جریان داره
چون انرژی از بین نمیره
فقط از حالتی به حالتِ دیگه تبدیل میشه
خب اینو همه میدونن
چیزی که باید بهش توجه بشه رو
میگم حالا در ادامه
[ورس یک]
منو از ریشه بُریدن
تازه قبلش همه میوه هامو چیدن
همه یِ برگ ها که ریختن
همه شاخه هامو کندن
همه این حالمو دیدن
من سقوط کردم و، همه سکوت کردن
من چه سوخت قلبم و همه چه سود کردن
من شدم تاریکیه، همه شدن نور این وسط
همه شدن تبر همه زخم دارن رو این جسد
همه یه جور سهم دارن، از این بدن
محو آسمون شدم، که منو زمین زدن
من میخواستم که اصلاً نه به اهل این زمین نگم
شاید واسه همین بَدم
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.