[ورس1: RM]
خداحافظی ها، برای من، یک قطره ی اشک هستند
بدون اینکه حتی بفهمم، دور چشم هام شکوفه می زنند
کلمه هایی که نتونستم خودم رو وادار به گفتن شان کنم، دیگه دارند فروکش می کنند
و افسوس و پشیمانی مدت هاست که روی صورتم می خَزَند
برای من، تو فقط زمانی عزیزِ من بودی
ولی حالا تو فقط یه آبجوی تلخی
قلب من به نفرت دیرهنگام از خود آغشته شده است
حتی با نسیمی که می گذرد هم خالی و پوچ می شود
در پایان بازی من، جایی که از هم جدا شدن یه دروغ بود
هزینه ای رو که باید می پرداختمش گریبان گیر من شد
اگه کسی بهم میگفت حاضره که زمان رو برای من برگرداند
آیا من می تونستم که یه کم صادق تر باشم؟
اون صورت واضح که فقط من می شناسم
اون دوستای زشت و حقیرِ قدیمیِ درون من
هنوز هم می تونی که مثل قبل بازم دوستم داشته باشی؟
با اون لبخندی که عادت داشتی باهاش بهم نگاه کنی
' گفتن چیزهایی مثل ' تا ابد ' رو بس کن، ' تا ابد
گذشته از همه این ها، پایان در اصل وجود دارد
اگه شروعی هم وجود داشته باشد، نمی خوام به اون گوش کنم
کلمه های که زیادی حقیقت دارند یا زیادی تسلی بخش اند... نمی خوام بهشون گوش کنم
من فقط زیادی ترسیده بودم
چون یه جوری به نظر می رسید که انگار من هیچوقت عاشق تو نبوده ام
هر چند که دیر بود ولی حق با تو بود
فقط تو منو دوست داشتی
بیشتر
خداحافظی ها، برای من، یک قطره ی اشک هستند
بدون اینکه حتی بفهمم، دور چشم هام شکوفه می زنند
کلمه هایی که نتونستم خودم رو وادار به گفتن شان کنم، دیگه دارند فروکش می کنند
و افسوس و پشیمانی مدت هاست که روی صورتم می خَزَند
برای من، تو فقط زمانی عزیزِ من بودی
ولی حالا تو فقط یه آبجوی تلخی
قلب من به نفرت دیرهنگام از خود آغشته شده است
حتی با نسیمی که می گذرد هم خالی و پوچ می شود
در پایان بازی من، جایی که از هم جدا شدن یه دروغ بود
هزینه ای رو که باید می پرداختمش گریبان گیر من شد
اگه کسی بهم میگفت حاضره که زمان رو برای من برگرداند
آیا من می تونستم که یه کم صادق تر باشم؟
اون صورت واضح که فقط من می شناسم
اون دوستای زشت و حقیرِ قدیمیِ درون من
هنوز هم می تونی که مثل قبل بازم دوستم داشته باشی؟
با اون لبخندی که عادت داشتی باهاش بهم نگاه کنی
' گفتن چیزهایی مثل ' تا ابد ' رو بس کن، ' تا ابد
گذشته از همه این ها، پایان در اصل وجود دارد
اگه شروعی هم وجود داشته باشد، نمی خوام به اون گوش کنم
کلمه های که زیادی حقیقت دارند یا زیادی تسلی بخش اند... نمی خوام بهشون گوش کنم
من فقط زیادی ترسیده بودم
چون یه جوری به نظر می رسید که انگار من هیچوقت عاشق تو نبوده ام
هر چند که دیر بود ولی حق با تو بود
فقط تو منو دوست داشتی
بیشتر
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.