Hypnotised - 5
هیپنوتیزم شدم
Been rusting in the rubble
در حال زنگ زدن و پوسیدنم
Running to a faint
و به سمت بیهوشی مطلق پیش میرم {غرق در ناامیدی میشم}
I need a brand new coat of paint
نیاز به رنگ و ظاهر جدید دارم {نیاز به امید و معنا در زندگیم دارم}
I find myself in trouble
دیدم توی دردسر افتادم
Thinking about what ain’t
(چون) به چیزایی فکر میکردم که وجود خارجی ندارن
Never gonna be a saint
هیچوقت آدم صبوری نخواهم شد {نسبت به تغییر ناامیدم}
Saying
Float like an eagle
پرواز به شکل عقاب
Fall like the rain
سقوط مثل قطرات بارون
هیپنوتیزم شدم
Been rusting in the rubble
در حال زنگ زدن و پوسیدنم
Running to a faint
و به سمت بیهوشی مطلق پیش میرم {غرق در ناامیدی میشم}
I need a brand new coat of paint
نیاز به رنگ و ظاهر جدید دارم {نیاز به امید و معنا در زندگیم دارم}
I find myself in trouble
دیدم توی دردسر افتادم
Thinking about what ain’t
(چون) به چیزایی فکر میکردم که وجود خارجی ندارن
Never gonna be a saint
هیچوقت آدم صبوری نخواهم شد {نسبت به تغییر ناامیدم}
Saying
Float like an eagle
پرواز به شکل عقاب
Fall like the rain
سقوط مثل قطرات بارون
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.