؛[همخوان: بهزاد لیتو]؛
سردِ نگاشون فهميدم
كَج بشه رامون من می رم
؛[قسمت ۱: سپهر خلسه]؛
ساعت هفت صبحِ
هر روز فراريم
زود پا نشدم
هنوز نخوابيدم
يكى ام كنارم
سردتر از خودم
اينجا رسم عشق رو انگار بد بلد شدم
توام مثه منى نيست شده آنى
دنيات مثه اون پاكت وينستون آبى
رو میز شده خالى
چشايى كه خيس و بعدم ريز شد حسابى
برات ريسك شده عادى
قلم تو دست
سلاح سرد
اين فرشته ها كه ميميرن كنار من
سه كامِ حبس
سكانس بعد
زندگى كه ميره تند و من نظاره گر
ميخوام دعا كنم
نمى دونم ولى
كه چى مى خوام ازت
تو پس بگو كه بى دليل
آسمونت را ندادم پاى اين زمين
سركشيم رو پس بزار به پاى بى كسيم
غنچه هاى سبز روى برگه هاى اسكناس
رد پاى عشق ما رو پرده هاى اجتمعاس
نوشته هام كه مثه يه طلسم بام
يه حس که باز بهم ميگه كه
مشتى كل راهت اشتباس
اين طرف ها جاى ما نى اصلاً
من ميرم خوبيام باشه يادگارى اَزم
من ميرم
بد درگيرم
تو اين جنگل با آدما سر سنگينم
سردِ نگاشون فهميدم
كَج بشه رامون من می رم
؛[قسمت ۱: سپهر خلسه]؛
ساعت هفت صبحِ
هر روز فراريم
زود پا نشدم
هنوز نخوابيدم
يكى ام كنارم
سردتر از خودم
اينجا رسم عشق رو انگار بد بلد شدم
توام مثه منى نيست شده آنى
دنيات مثه اون پاكت وينستون آبى
رو میز شده خالى
چشايى كه خيس و بعدم ريز شد حسابى
برات ريسك شده عادى
قلم تو دست
سلاح سرد
اين فرشته ها كه ميميرن كنار من
سه كامِ حبس
سكانس بعد
زندگى كه ميره تند و من نظاره گر
ميخوام دعا كنم
نمى دونم ولى
كه چى مى خوام ازت
تو پس بگو كه بى دليل
آسمونت را ندادم پاى اين زمين
سركشيم رو پس بزار به پاى بى كسيم
غنچه هاى سبز روى برگه هاى اسكناس
رد پاى عشق ما رو پرده هاى اجتمعاس
نوشته هام كه مثه يه طلسم بام
يه حس که باز بهم ميگه كه
مشتى كل راهت اشتباس
اين طرف ها جاى ما نى اصلاً
من ميرم خوبيام باشه يادگارى اَزم
من ميرم
بد درگيرم
تو اين جنگل با آدما سر سنگينم
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.