[ورس 1، رضا پیشرو]
من هر روز پره دردم هیچ مُسکنی آرام بخش نیست
با تو همدردم
با هر دوی ما قهره تقدیر
هنوز تیکای تو سرم فرصت فکرو ازم میگیره
سعی میکنم آروم باشم
اما همش اون زخمی میشه
من با صلیب گریه کردم ، فکر میکردم که ضد ضربم
هر روز به اونایی فکر میکنم
که خیلی دوست دارن مثل من شن
من به زندگی امید داشتم ، رضا باز سادم و امید جا زد
24 ساعته تو فکر اینم که
چطور میتونم جز این باشم؟
تا میام یه حرکت کنم ، دشمنام قد ارتش میشن
از اون دوستام زیاد دارم
که عاشق دردت میشن
این دنیا اهریمنیه حتی خدا توش هست یه غریبه
اون درگیره مرگـ مغزیه
که مونده براش یه قلب زنگیده
خدا باید از "کما" دربیاد از دست من فقط دعا برمیاد
شاید بلند شه حرکت کنه و
یه روزی سراغم بیاد

[کروس، آوا]
همه مثل هم پره دردیم
همۀ روزامون مثل روزای قبلی
با چشمای ابری
دستامون رو به آسمونه شهر غمگین
من با خدا قهر نیستم اون جوابمو نمیده
همه روزام اشکــ ریختم که شاید اونو ببینه
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?