0
Asayeshgah - Ali Sorena
0 0

Asayeshgah Ali Sorena

Asayeshgah - Ali Sorena
{آلبوم گوزن | متن آهنگ «آسایشگاه» از علی سورنا}

{صحنه‌ی اول}
امروز بی‌تکیه، بی‌سرپناه ایستادیم تو معبر باد
و تیکه پاره‌ی بنفشه‌ها از هر ور خاک
رد می‌شد از تن ما
ما که میدون مین رو دورمون کوبید زندگی
و خوشبختی فقط از بتمون رویید
ما اشباحی از حضور خودمون بودیم
در من آهن می‌روید از تباهی با درد
رنج رحم منو کشت و اشتیاق رو دادم
در من آهن می‌روید از تباهی تا فقر
فقر، خودکشی، دگرکشی جنایت
من هر روز صبح بیدار می شم
با امضا پای برگه‌های رخداد و فاجعه
هر روز حادثه، هر روز حادثه
نبض‌های ما آلوده به جراحت و زخمه
محکم‌تر بگیر که به باد نره چترت
تو که باقی‌مونده‌ای از نجابت نسلت
رها کن چترت رو اسارتت بسته
توی فصل بارش از درون و تاریکیه محض
سنگ‌تر شدن و سنگ‌تر شدن و سنگ‌تر شدن
من آغاز می‌کنم یه پاییز پر از مرگ
یه لحظه‌ی مهیج از خرد شدن آهن
من افسرده نیستم
این واقعیت‌ها غرق کرده قایق بی‌پاروی من رو تا ته
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?