0
Ghalbe Shir - Reza Pishro
0 0

Ghalbe Shir Reza Pishro

Ghalbe Shir - Reza Pishro
؛{قسمت ۱}؛
هیچی مثله قدیم نیست همه از هم شدن فراری
اونام که موندن میخوان تو رو هدف کنن برا تیر
خود پرستی بینه ماها حقیقته رفیق
امروز دیگه نیازی به قسم خوردن نداریم
دست بذار رو ضربان قلبه من
دردامو حس کن تو کلماتو ورقای در به در
وقتی محکوم به حرفامی از دلایلم بترس
حرفامو گوش کن بعد پناه ببر به من
من فهمیدم چیزی رو با عشق نمیشه کرد عوض
یه چیزایی تو قلب هر کس هست
که حتی اگه سنگ باشه
میخواد یه مرد سنگ نورد
درخت میمونه اما برگ زرد ازش جداست
حقیقت تو منظرستو دفترم که چند صفحستو
هر نفس یه دردم هست یه خندم هست
اینکه احساسامون مثه کودکی نیست مسخرست
رنگ عوض کردنمونم مثله طبیعت نیست
از ترس فلسفست

؛{همخوان}؛
اون هیچ وقت، باختو قبول نمیکردو صبر میکرد
وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد
از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه
وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد
از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.
Information
There are no comments yet. You can be the first!
Login Register
Log into your account
And gain new opportunities
Forgot your password?