{آلبوم براندازی | متن آهنگ «درویش» از رضا پیشرو}
{مقدمه}
Father Sound
خودمونیم، غریبه که اینجا نیست
تمام این سالها تو یادم دادی که
چه جوری ایمان داشته باشم و
اونو به بقیه بدم
تو بهم یاد دادی
چه جوری قدرتمند باشم و
هزار بار خوردم زمین پاشم
ولی یه سوال
چرا این کارا رو میکنی؟
چرا ساکتی، ها؟
چرا با ما این کارو میکنی؟
[قسمت یک]
این روزا خیلی غیر منتظرهام
آروم تو ذهن مضطربم
محکمم که وایسادم و
مشت میزنم، قفلمو پشت سرِ هم
خوارشو گاییدم
هرچی دوست داشتی شد غدقن
اگه محو طوفانی
هرچی نور خواستی
پشت سر من بیا
سختشو رفتم، مطمئنم
فرکانساتو تغییر میدم
به هرکی دوست داری زنجیر میبندن
ولی وحشی میکنن، وقتی سمی
به هر نحوی نزدیک میشن
رو اون اهلی هم شمشیر میبندم
که هر روز منو غمگین میکرد
برا همینه تو آیینه قدی
یه مرد بیرحم و درویش دیدم
میگفت هلت میدم تو میدون
هیجان بُرد و قهرمانی روبهروته امروز
پر فلشه تو چشمِ تو محبوبیت اضافه میشه باهاش
پُره عرق بدن تو میره روبهروش
میری روی پل، به گوشی قفل
انرژیه بُرد به تو میده شوک
ترکیده مخ ولی راه مونده
خاموش نمیکنیمش که آسون شه نه
{مقدمه}
Father Sound
خودمونیم، غریبه که اینجا نیست
تمام این سالها تو یادم دادی که
چه جوری ایمان داشته باشم و
اونو به بقیه بدم
تو بهم یاد دادی
چه جوری قدرتمند باشم و
هزار بار خوردم زمین پاشم
ولی یه سوال
چرا این کارا رو میکنی؟
چرا ساکتی، ها؟
چرا با ما این کارو میکنی؟
[قسمت یک]
این روزا خیلی غیر منتظرهام
آروم تو ذهن مضطربم
محکمم که وایسادم و
مشت میزنم، قفلمو پشت سرِ هم
خوارشو گاییدم
هرچی دوست داشتی شد غدقن
اگه محو طوفانی
هرچی نور خواستی
پشت سر من بیا
سختشو رفتم، مطمئنم
فرکانساتو تغییر میدم
به هرکی دوست داری زنجیر میبندن
ولی وحشی میکنن، وقتی سمی
به هر نحوی نزدیک میشن
رو اون اهلی هم شمشیر میبندم
که هر روز منو غمگین میکرد
برا همینه تو آیینه قدی
یه مرد بیرحم و درویش دیدم
میگفت هلت میدم تو میدون
هیجان بُرد و قهرمانی روبهروته امروز
پر فلشه تو چشمِ تو محبوبیت اضافه میشه باهاش
پُره عرق بدن تو میره روبهروش
میری روی پل، به گوشی قفل
انرژیه بُرد به تو میده شوک
ترکیده مخ ولی راه مونده
خاموش نمیکنیمش که آسون شه نه
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.