میگی بازم کنار هم دیگه واژه بچین
راجع به چی؟ باشه بشین
چشاتو باز کن، یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفون و به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکهتکهاس
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سنبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الآن کجاس؟ نیست؟
اون تو زیرزمین میخونه چون که مجاز نیست
از چی بگم برات؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد؟
به جز کاغذ سفید پاره؛ خُب آره رفیق
حرف توشه، ولی با خودکار سفید
تو هم مثل منی، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو همدرد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشکها رو کی میخواد گردن بگیره
از چی بگم؟ خدا از این بندههای خسته
از این همه درد، تموم دندههام شکسته
خندههامو نبین، این خندهها یه چسب رو لبم
این منم با یه رد پای خسته
از چی بگم؟ بگو از یه روح زخمی
که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب
از چی بگم؟
راجع به چی؟ باشه بشین
چشاتو باز کن، یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفون و به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکهتکهاس
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سنبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الآن کجاس؟ نیست؟
اون تو زیرزمین میخونه چون که مجاز نیست
از چی بگم برات؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد؟
به جز کاغذ سفید پاره؛ خُب آره رفیق
حرف توشه، ولی با خودکار سفید
تو هم مثل منی، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو همدرد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشکها رو کی میخواد گردن بگیره
از چی بگم؟ خدا از این بندههای خسته
از این همه درد، تموم دندههام شکسته
خندههامو نبین، این خندهها یه چسب رو لبم
این منم با یه رد پای خسته
از چی بگم؟ بگو از یه روح زخمی
که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب
از چی بگم؟
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.