[Verse 1]
Daddy I've been thinkin' about you lately
بابا من اخیرا بهت فکر کردم
Mama's never here and step daddy hates me
مامان هیچوقت اینجا نیست و ناپدری از من متنفره
He drinks a lot, it makes him so mean
اون خیلی الکل میخوره و این باعث بدجنس شدنش میشه
Mama always screams and it gives me bad dreams
مامان همیشه جیغ میزنه و باعث میشه من کابوس ببینم
Today I dropped my bowl of s'ghetti on the floor
امروز من کاسه اسپاگتی رو روی فرش ریختم
I didn't mean to make a mess, I tripped on one of my toys
من نمیخواستم ظرف غذا رو بریزم من فقط میخواستم از رو یکی از اسباب بازیهام لیز خوردم
I tried to clean it up, really I tried
من سعی کردم فرشو تمیز کنم واقعا سعی کردم
But I just made it worse so I went to my room to hide
ولی من فقط اونو بدتر کردم بعد رفتم تو اتاق تا قایم بشم
I knew if Benny saw it I'd be in so much trouble
من میدونستم اگه بنی منو ببینه تو دردسر بزرگی میوفتم
I didn't want to, but I did
من نمیخواستم اینجوری شه ولی شد
And the thought of gettin' hit scared me so I didn't tell him
و فکر کتک خوردن خیلی منو ترسوند برای همین به ناپدریم نگفتم
Benny saw it, he took off his belt and
بنی (ناپدری) اون رو دید کمربندشو در آورد
You know... he hit me with it
Then he pushed my face in to the carpet where the s'ghetti spilted
میدونی...اون با کمربند منو زد بعد صورت منو به جایی که اسپاگتی ریخته بود فشار داد
But I forgive him though
ولی من اونو بخشیدم
I love you daddy, I guess I gotta go
بابا دوست دارم؛فکر کنم باید برم
Daddy I've been thinkin' about you lately
بابا من اخیرا بهت فکر کردم
Mama's never here and step daddy hates me
مامان هیچوقت اینجا نیست و ناپدری از من متنفره
He drinks a lot, it makes him so mean
اون خیلی الکل میخوره و این باعث بدجنس شدنش میشه
Mama always screams and it gives me bad dreams
مامان همیشه جیغ میزنه و باعث میشه من کابوس ببینم
Today I dropped my bowl of s'ghetti on the floor
امروز من کاسه اسپاگتی رو روی فرش ریختم
I didn't mean to make a mess, I tripped on one of my toys
من نمیخواستم ظرف غذا رو بریزم من فقط میخواستم از رو یکی از اسباب بازیهام لیز خوردم
I tried to clean it up, really I tried
من سعی کردم فرشو تمیز کنم واقعا سعی کردم
But I just made it worse so I went to my room to hide
ولی من فقط اونو بدتر کردم بعد رفتم تو اتاق تا قایم بشم
I knew if Benny saw it I'd be in so much trouble
من میدونستم اگه بنی منو ببینه تو دردسر بزرگی میوفتم
I didn't want to, but I did
من نمیخواستم اینجوری شه ولی شد
And the thought of gettin' hit scared me so I didn't tell him
و فکر کتک خوردن خیلی منو ترسوند برای همین به ناپدریم نگفتم
Benny saw it, he took off his belt and
بنی (ناپدری) اون رو دید کمربندشو در آورد
You know... he hit me with it
Then he pushed my face in to the carpet where the s'ghetti spilted
میدونی...اون با کمربند منو زد بعد صورت منو به جایی که اسپاگتی ریخته بود فشار داد
But I forgive him though
ولی من اونو بخشیدم
I love you daddy, I guess I gotta go
بابا دوست دارم؛فکر کنم باید برم
Comments (0)
The minimum comment length is 50 characters.